قهوه خانه
آمار بین
علم آمار و احتمالات برای اندازه گیری متغیر ها
نقاشی قهوهخانهنقاشی قهوهخانه شیوهای از نقاشی ایرانی است که در اواخر قاجار و اوایل پهلوی اوج گرفت. محمد مدبر و حسین قوللر آقاسی از مهمترین نقاشان این رشته به شمار میروند. نمونههای قابل توجهی از آثار هنرمندان نقاشی قهوهخانهای در موزهٔ رضا عباسی نگهداری میشود. این شیوه در دههٔ ۲۰ و ۳۰ شمسی مورد توجه هنرمندان مدرنیست ایرانی به ویژه اهالی مکتب سقاخانه قرار گرفت.
ثبت جهانی میراث ناملموس
ترکیه درخواست ثبت قهوهخانه را دادهاست و این در حالی است که طبق ادعای سارمان میراث فرهنگی ایران، اولین قهوهخانهها در ایران در دوره صفویه در زمان شاه طهماسب در شهر قزوین تاسیس شدهاند و در زمان شاه عباس اول در شهر اصفهان گسترش یافتند.
خوردنیهای تابو
خوردنیهای تابو به غذاها و نوشیدنیهایی گفته میشود که برخی مردم به دلایل مذهبی، فرهنگی و بهداشتی از مصرف آنها خودداری میکنند. در بسیاری موارد این محدودیت شامل گوشت جانورانی خاص شامل پستانداران، جوندگان، خزندگان، دوزیستان، ماهیان استخواندار، و سختپوستان میشود. در برخی موارد تابو فقط شامل قسمتی از بدن یا فضولات جانور میشود و در حالی که در موارد دیگر گیاهان، قارچها و حشرات را در بر میگیرد.
غذاهای تابو در مواردی بر اساس قواعدی مدون شناخته میشوند و در موارد دیگر بستگی به ترکیب چند خوردنی با هم یا نحوه ذبح حیوان دارد. ریشه این احکام شرعی متفاوت است و در برخی موارد به دلیل سلامتی یا دلایل دیگر این دستورات صادر و در موارد دیگر به دلایل نمادین این ممنوعیت برقرار شده است. برخی خوردنیها هم ممکن است در برخی مراسم خاص (مانند حج) و یا در مراحل خاصی از زندگی (مثل زمان حاملگی) یا برای اقشار خاصی از مردم (مانند روحانیان) ممنوع شده باشند.
عوامل
ادیان مختلف مصرف انواعی از خوردنیها را ممنوع کردهاند. مثلا در دین یهود قوانینی صریحی، که کوشر نام دارد، تعیین میکنند که چه چیزهایی نباید خورده شوند. در اسلام نیز قوانینی مشابه برای غذاهای حرام و حلال وجود دارند. دین جین پیروانش را به گیاهخواری فرا میخواند. دین هندو دستور خاصی برای منع مصرف گوشت ندارد ولی برخی پیروان آن اصل «عدم خشونت» را به غذا تعمیم میدهند و گیاهخواری را ایدهآل میدانند.
به غیر از قوانین رسمی، برخی تابوهای فرهنگی نیز در مورد مصرف حیوانات وجود دارد. یکی از این عوامل، گروهبندی در دسته غذاهایی است که در زمان قحطی مصرف میشوند و متناظر دانستن خوردن این غذاها با شرایط سخت است. در یک جامعه خاص، برخی خوردنیها تابو تلقی میشوند فقط به این علت که در سبد غذایی افراد آن جامعه تعریف نشدهاند و نه بدان خاطر که مزه، بو و ظاهر آن گوشت متفاوت است. گوشت سگ، در مواردی، در کره، ویتنام و چین (و نه در هیچ کجای دیگر) خورده میشود. همچنین خوردن گوشت اسب که در کشورهای انگلیسیزبان بسیار نادر است ولی در غذاهای ملی قزاقستان، ژاپن و فرانسه جایگاه دارد. گاهی هم تابو بودن ممکن است فقط شامل برخی از اعضای حیوانات گردد.
در برخی موارد این تابوها وارد قوانین ملی و یا محلی میشوند. کشتارگاه گاو در بیشتر مناطق هندوستان و کشتارگاه اسب در ایالات متحده غیرقانونی است. در هنگ کنگ نیز، حتی پس از از قرار گرفتن در حاکمیت چین قوانین منع فروش گوشت سگ و گربه، از دوره استعمار، پابرجا هستند.
برخی هواداران محیط زیست و مصرف اخلاقگرایانه و سایر فعالان اجتماعی تابوهای جدیدی در مورد خوردنیها به وجود آوردهاند که مهمترین آنها مصرف گوشت و تخم گونههای در معرض خطر و یا حیواناتی است که تحت حمایت قرار دارند که برای نمونه میتوان به نهنگ، لاکپشت دریایی و پرندگان مهاجر اشاره کرد.
به همین صورت، فهرست و گواهی غذاهای دریایی قابل قبول که میگوید آنها با شیوههای غیرقابل قبول ماهیگیری، صید نشده اند و نیز گواهی ارگانیک که ناظر بر عدم ورود مواد شیمیایی در مراحل تولید، عدم دستکاری ژنتیکی، عدم تشعشع رادیواکتیو و عدم استفاده از بازیافت فاضلاب در آن است. گواهی تجارت منصفانه هم مصرف غذاهایی که در شرایط کاری درست تولید شدهاند را توصیه میکند. سایر فعالیتهای اجتماعی هم مردم را به مصرف غذاهای محلی و نیز به وگنیسم تشویق و آنان را از مصرف غذاهای غیر محلی برحذر میدارند.
غذاهای تابو
دوزیستان و خزندگان
یهودیت خوردن دوزیستان، از جمله قورباغه و خزندگان شامل مار و تمساح را شدیدا نهی کرده است. در برخی فرهنگهای دیگر ران قورباغه و گوشت تمساح لذیذ دانسته شده و این جانوران به صورت تجاری پرورش داده میشوند. از سوی دیگر گوشت سوسمار در بسیاری کشورهای عربی مصرف میشود ولی برخی از شاعران و نویسندگان ایرانی در مقام تحقیر به این موضوع اشاره کردهاند.
خفاش
گوشت خفاش در یهودیت حرام دانسته شده و اسلام نیز همین نظر را دارد. اما برخی اقلیتهای اندونزی خفاش را غذایی بسیار لذیذ میدانند.
خرس
در اسلام تمامی درندگان حرام شمرده شدهاند و گناه محسوب میشود در حالی که در یهودیت تنها خوردن گوشت خرس به صراحت تحریم شده است.
پرندگان
در تورات به صراحت گفته شده که عقاب و کرکس نباید خورده شوند. همچنین شترمرغ که معمولا به خاطر گوشتش پرورش داده میشود نیز در این کتاب تحریم شده است.
در آمریکای شمالی کبوتر گاه به عنوان یک غذا و گاه به عنوان یک هدف برای شکار، به عنوان تفریح، مطرح است. اما کبوتران شهری برای مصرف مناسب شمرده نمیشوند. قو زمانی یک غذای سلطنتی بوده است و سنت سالانه گرفتن و آزاد کردن قوهای گنگ ریشه در آن زمان دارد. در عصر جدید، قوها در اروپا و آمریکا تحت حفاظت قرار گرفتند و همین امر آنها را از دسترس خارج کرد، با این حال گاهگاه خبرهایی از خوردن آنها به گوش میرسد.
در بسیاری از فرهنگها، از پرندگان مردارخوار و نجاستخوار شامل کرکس و کلاغ دوری میشود چرا که آنها را ناقل بیماریها، ناپاک و مرتبط با مرگ میشناسند. زاغ در این میان یک استثناست و غذایی محلی از آن تهیه و حتی در برخی رستوانهای لندن نیز عرضه میشود. در فرهنگ غرب پرندگان آوازخوان جزیی از حیات وحش به حساب میآیند و نه غذا. همچنین بسیاری از پرندگان مهاجر به موجب پیمانهای بینالمللی تحت حفاظت قرار دارند.
شتر
خوردن گوشت شتر شدیدا در تورات، کتاب سفر تثنیه، نهی شده است. با اینکه شتر از نشخوارکنندگان است ولی تورات آن را نجس دانسته است و با اینکه پای شتر به دو بخش شست مانند تقسیم میشود، این کتاب صراحتا میگوید که شتر در رده سم شکافداران قرار ندارد.
خوردن گوشت شتر در اسلام مجاز بوده و علاوه بر آن در خاستگاه اسلام، شبه جزیره عربستان، سنت است، بهخصوص کوهان شتر که بسیار خوشمزه شمرده شده و در مناسبتهای ویژه مصرف میشود.
گربه
گربه در چین، ویتنام و مناطق روستایی با فرهنگ سوییسی خورده میشود. همچنین از آن در برخی خورشهای پرویی، برای طعم دادن به غذا استفاده میشود. در سایر نقاط جهان نیز مردم در زمان قحطی به گوشت گربه پناه میآوردهاند که محاصره لنینگراد یکی از آن زمانهاست.
در سال ۲۰۰۸ گزارشی منتشر شد که گربه بخش عمدهای از سبد غذایی در گوانگدونگ در چین را تشکیل میدهد. گربههای بسیاری از شمال چین به مناطق مختلف این کشور صادر میشوند و فقط یکی از تجارتخانههایی که مرکز آن در گوانگژو است روزانه تا ۱۰۰۰۰ گربه از اقصی انقاط چین دریافت میکند. در سایر نقاط چین اعتراضاتی صورت گرفته تا دولت مانع تجارت گربه و فروش آن در رستورانها شود، با این حال هیچ قانونی برای ممنوعیت خوردن گربه در چین وجود ندارد.
اصطلاح «خرگوش پشتبانی» به گوشت گربه گفته میشد که به جای گوشت خرگوش صحرایی عرضه گردد. بعد از جداکردن پوست، پا، سر و دم لاشه گربه و خرگوش صحرایی شبیه هم به نظر میرسند و تنها راه تشخیص آنها دقت به استخوان کتف آنهاست که در تیره گربهسانان متفاوت است. به زبان اسپانیایی و پرتغالی ضربالمثلهایی وجود دارد که در این نوع تقلب ریشه دارند (مثلا گربه را جای خرگوش خرید). به خصوص در برزیل گوشت گربه مورد تنفر بسیار است و مردم از برخی کبابفروشیها دوری میکنند چون شک دارند که شاید از گوشت گربه استفاده کرده باشند. عبارت طنزآمیز گربهکباب در برزیل بسیار متداول است و خصوصا برای برای کبابیهای کنار خیابان که از نطر بهداشت ضعیفاند و منبع گوشتشان هم معلوم نیست، کاربرد دارد. همچنین در فیلیپین، این شایعه که برخی فروشندگان سیمپو (نوعی کلوچه گوشتی) از گربه استفاده میکنند موجب شده که برخی مردم نام گربههای خانگیشان را سیمپو بگذارند. در روسیه نیز جمله شوخیآمیز «سه تا ساندویچ کباب ترکی بخر، یک بچه گربه سر هم کن.» حاکی از مشکوک بودن به گوشتهای دکههای کنار خیابان است.
اهالی ویچنزا در شمال ایتالیا، به خوردن گربه مشهورند گرچه این کار در چند دهه اخیر دیگر انجام نمیشود. در فوریه ۲۰۱۰ یک آشپز مشهور ایتالیایی مورد نقد قرار گرفت و از شرکت در یک نمایش آشپزی اخراج شد، چرا که او در مورد عادت سابق مردم توسکانی، خوردن خورش گربه، صحبت کرده بود.
در زمانی که بعد از جنگ جهانی اول و دوم معروف به دوران سختی است، خرگوش پشتبامی غذایی معمول بود. در حالی که برخی تصور کردهاند منظور از این کلمه خرگوش استرالیایی بوده، در واقع منظور همان گربههای اروپایی بودهاند.
در بعضی شهرهای شمال ویتنام، رستورانها خوراک گربه را با عنوان «ببر کوچک» را تبلیغ میکنند، در حالی که گربهها را میتوان درون قفس در رستوران مشاهده کرد.
گاو
بسیاری از هندوها، گیاهخوارند و از خوردن گوشت خودداری مینمایند. هندوهایی که گوشت میخورند هم از گوشت گوساله میپرهیزند چرا که گاو در هندوئیسم جایگاه مقدسی دارد. مصرف این گوشت، بی احترامی به گاو است. لبنیات شامل شیر، ماست و خصوصا روغن حیوانی ارزش والایی دارند و در مراسم مذهبی مصرف میشوند.
در دوران قدیم زمانی که مادر هنگام زایمان از دست میرفت، شیر گاو نزدیکترین جایگزین برای شیر مادر بود. همچنین پهن گاو (که در آب و هوای هندوستان به سرعت خشک میشود) به عنوان یک پوشش تمیز و گندزدا برای کف خانه، نیز یک کود کشاورزی طبیعی و یک ماده سوختی کاربرد دارد. ادرار گاو نیز در آیورودا (طب سنتی هند) مورد استفاده است. گاو نر منبع اصلی انرژی در کشاورزی و حمل و نقل در دوران کهن بوده است و از آنجا که هند دارای کشاورزی است، گاو در آن حیوانی بسیار مفید شمرده میشده است. این احترام موجب خودداری از کشتن گاو برای مصرف خوراکی شده است. مثلا اگر در زمان قحط سالی مردم روستایی گاوهای نر را میکشتند آنگاه در سال کشاورزی آینده دیگر برای به کار انداختن گاوآهن به آنها دسترسی نداشتهاند.
مطابق قانون هند، کشتار احشام ماده (مثل گاو) تقریبا در تمامی ایالتهای این کشور، به جز کرالا، بنگال غربی و هفت ایالت خواهر، ممنوع است. کشتار گاو شدیدا احساسات عمومی هندوها را جریحهدار میکند.
بسیاری از زرتشتیان نیز گوشت گاو را نمیخورند چون زمانی که زرتشت در کودکی در خطر کشتهشدن بوده، گاو زندگی او را نجات داده است. متون پهلوی حاکی از آن است که زرتشت کاملا گیاهخوار بوده است. زرتشت در گاتا ی اوستا می گوید:"نفرین تو باد ای مزدا به کسانی که... و گاو را با فریاد شادمانی قربانی می کنند..."(اوستا-گاتا-اهنود-گات32-بند12)
برخی از نژادهای چینی هم گوشت گاو را نمیخورد چرا که عقیده دارند خوردن حیوانی که در کشاورزی بسیار مفید است، کار نادرستی است. برخی چینیهای بودایی هم گرچه خوردن گوشت گاو را تابو نمیدانند ولی این کار را نکوهش میکنند. بودائیان سریلانکا اما خوردن گوشت گاو را تابو میدانند چون معتقدند اگر حیوانی که با شیر و نیروی کاریاش زندگی قوم سینهالی را تامین میکند، را بکشند و بخورند، ناشکری است.
سختپوستان و سایر غذاهای دریایی
تقریبا تمامی آبزیان غیر ماهی، مانند صدف، لابستر، خرچنگ و میگو، در یهودیت تحریم شدهاند به این دلیل که در دریا زندگی میکنند ولی فاقد باله و فلس هستند.
به عنوان یک قاعده کلی، اهل سنت غذاهای دریایی را حلال میدانند. با این حال شیعیان (جعفری) آبزیان بدون فلس (به استثنای میگو) را حلال نمیدانند و در مورد تعلق لابستر به گروه میگو یا خرچنگ اختلاف نظر وجود دارد.
گوزن و سمداران
گوزن شمالی در آلاسکا، نروژ، سوئد، فنلاند، روسیه و کانادا غذایی پر طرفدار است اما این کار در انگلستان و ایرلند غیر عادی است. محترم شدن این حیوان احتمالا از قصه گوزن شمالی همراه بابا نوئل در شب کریسمس ناشی شده است.
کریستر فاسلسانگ، فضانورد سوئدی، اجازه نیافت تا گوشت گوزن شمالی خشک به همراه خود به فضا ببرد چون این عمل آنهم درست نزدیک کریسمس برای آمریکاییها غیر قابل قبول بود. او در عوض قدری گوشت گوزن موس همراه خود برد.
گوشت سگ
گوشت سگ و گربه در کشورهای غربی تابوست و این تابو فقط در شرایط قحطی و گرسنگی شکسته شده است. در آلمان گوشت سگ همواره، دست کم از زمان فریدریش دوم به بعد، در زمان سختیها خورده شده است. در اوایل قرن بیستم خوردن گوشت سگ در آلمان معمول بود. در سال ۱۹۳۷ قانونی جهت پیشگیری از بیماری تریشینوز در مورد خوک، سگ، گراز، روباه، گورکن و سایر گوشتخواران صادر شد. گوشت سگ در سال ۱۹۸۶ در آلمان ممنوع شد. در سال ۲۰۰۹ کشف یک مزرعه در چستوچوا که در آن سگان به منظور تهیه دنبه خوک پرورش داده میشدند، موجب رسوایی شد.
مطابق با متون قدیمی هندو، گوشت سگ ناپاکترین غذای ممکن است. گوشت سگ همچنین مطابق شریعت اسلام و یهود نجس و ناپاک است. بنابراین هر سه این سنتهای مذهبی مصرف آن را نهی کردهاند.
در اساطیر ایرلندی آمده است که یکی از شخصیتها در موقعیتی قرار گرفت که مجبور بود میان دو تابوی خوردن گوشت سگ و یا رفتار کردن بر خلاف اصول مهمان نوازی یکی را انتخاب کند و او خوردن گوشت سگ را انتخاب کرد که موجب مرگش شد.
در مکزیک در دوران پیشاکلمبی خوردن نوعی سگ بیمو متداول بود ولی این رسم در دوران استعمار برافتاد. در شرق آسیا به جز در ویتنام، گوشت سگ به ندرت مصرف میشود که این به دلیل احترام به ارزشهای اسلامی و بودیستی و نیز حقوق حیوانات است. منچوها مقرراتی در مورد ممنوعیت مصرف گوشت سگ دارند که بعضا توسط همسایگانشان در شمال شرق آسیا مصرف میشود. آنها همچنین کلاههای تهیه شده از پوست سگ را استفاده نمیکنند. گوشت سگ در برخی بخشهای چین (مثل گوانگشی) و کره غذایی متداول است.
فیل
در جوامع غربی فیلها در سیرک مشارکت دارند. در همین حال در مرکز و غرب آفریقا فیلها برای گوشتشان شکار میشوند. برخی مردم تایلند بر این باورند که خوردن گوشت فیل موجب تقویت نیروی جنسی میشود و فیلها هم گاهی اوقات فقط به همین خاطر شکار میشوند. یهودیت فیل را به عنوان یک موجود نامناسب زندگیکننده در خشکی تحریم کرده است.
ماهی
مردمان سومالیایی (نژادی که در چندین کشور آفریقایی و یمن پراکنده است) خوردن ماهی را تابو میدارند با اقلیتی که ماهی میخورند ازدواج نمیکنند.
تابوی خوردن ماهی همچنین میان چادرنشینان و کشاورزان مناطق کوهستانی (و حتی در مواردی مناطق ساحلی) در مصر، اتیوپی، اریتره، سومالی، کنیا و تانزانیا وجود دارد. این امر گاهی تابوی ماهی مردم کوشیایی نامیده میشود چرا که کوشیایی زبانها معتقدند که باید همه ساکنان شرق آفریقا را نخوردن ماهی آشنا کنند. محدوده این تابو دقیقا محدوده زبان کوشیایی است و مردمان بانتو و نیلوتیک چنین رسمی ندارند بلکه بسیاری از آنان مردان دریایند.
اندکی از مردمان بانتو و نیلوتیک هستند که از خوردن ماهی اجتناب میکنند و آنها همانهایی هستند که قبلا در محدوده پادشاهی کوش زندگی میکردهاند. در شرق آفریقا تابوی ماهی از تانزانیا فراتر نرفته است و ظاهرا محدوده پشه تسهتسه مانع اتصال فرهنگی مردم آن منطقه و گسترش این سنت شده و زامبیا و موزامبیک از این محدوده به دور ماندهاند.
مرکز دیگری از اجتنابکنندگان از ماهی در جنوب آفریقا و در منطقهای است که عموما سخنگویان به زبانهای بانتو در آن حضور دارند. مشخص نیست که این بیمیلی به طور جداگانه در خود آنها ایجاد گردیده یا به آنها تبلیغ شده است ولی مسلما چنین رفتاری در ساکنان اولیه جنوب آفریقا (خویسان)وجود نداشته است. با این وجود، از آنجا که ساکنان جنوب آفریقا تبادلات فرهنگی زیادی با ساکنان شمال و شرق آفریقا داشتهاند، بعید نیست که این رسم در زمانی نامعلوم توسط کوچنشینان شرق آفریقا به آنها منتقل شده باشد.
در یهودیت نیز برخی انواع ماهی تحریم شدهاند مثل مارماهی آب شیرین (مهاجر) و تمامی گونههای گربهماهی. همچنین موجوداتی که در دریا زندگی میکنند و فاقد باله و فلس (به غیر از موارد میکروسکوپی) هستند در یهودیت حلال شمرده نمیشوند. مسلمانان اهل سنت در مورد ماهیها انعطافپذیری بیشتری دارند و گربهماهی، مارماهی و سایر ماهیان بدون فلس را حلال میدانند ولی شیعیان جعفری (که در میان شیعیان اکثریت دارند) این موارد را مباح نمیشمارند. ماهی اوزون برون (استروژن) به دلیل نداشتن فلس برای مدتها در ایران حرام شمرده میشد، تا زمانی که آیت الله خمینی با این استدلال که این ماهی در نوزادی دارای فلسهای میکروسکوپی است که بعد از دو ماهگی میریزد، این ماهی را حلال اعلام کرد و هیچیک از مراجع تقلید دیگر با این فتوا مخالفت نکردند.
بسیاری از قبایل ساکن ایالتهای جنوب غربی آمریکا شامل ناواجو، آپاچی و زونی نیز تابویی برای خوردن ماهیها و سایر موجودات دریایی از جمله مرغابیان دارند. همچنین در ایران کلهماهی خور در رده نامهای تحقیرآمیز نژادی قرار دارد که گروههای نژادی که خوردن آن را تابو میدانند به مصرف کنندگان آن نسبت میدهند.
قارچ
روحانیان برهمایی، تانترایی و بعضا بودایی از مصرف قارچ و تمام محصولات تیره پیازیان خودداری میکنند. تصور بر این است که این غذاها به حواس لطمه میزنند و پرهیز از قارچها به دلیل این است که در شب رشد میکنند.
در ایسلند و نقاط دور افتاده سوئد قبل از جنگ جهانی دوم، قارچ به طور عمومی مصرف نمیشد و در عرف جامعه تنها برای خوراک گاوها و نیز در زمان جنگ و قحطی مورد استفاده قرار میگرفت.
خوکچههندی و جوندگان مشابه
خوکچه هندی بخش مهمی از غذای مردم پرو و برخی مناطق کوهستانی اکوادور را تشکیل میدهد که غالبا ساکنان آند هستند. خوکچه در منوی اکثر رستورانهای لیما و سایر شهرهای پرو یافت میشود. گوشت این جانور همچنین به ایالات متحده و آمریکا صادر میشود. در سال ۲۰۰۴ اداره پارکهای شهرداری نیویورک، ارائه خوکچه هندی را در یک جشنواره اکوادوری در پارک کرونا قدغن کرد.
گرچه ایالت نیویورک خوردن خوکچه را مجار میداند ولی شهر نیویورک آن را ممنوع کرده است و به همین دلیل اتهام آزار فرهنگی بر علیه این شهرداری اقامه شده است.
جانوران شبیه جوندگان، کاپیبارا و پاکا، نیز به عنوان غذا در آمریکای جنوبی مصرف میشوند. محدودیت کلیسای کاتولیک در مورد عدم مصرف گوشت در زمان روزهداری، شامل کاپیبارا نمیشود چرا که مبلغین مسیحی در مورد این جانور توضیحاتی غلط به پاپ دادند و او نیز آن را ماهی به حساب آورد.
اسب و خر
گوشت اسب در سبد مصرف بسیاری از کشورها قرار دارد، از جمله ایتالیا، سرانه ۹۰۰ گرم در سال، هلند، بلژیک، فرانسه، سوئیس، که فروش آن در سوپرمارکتها متداول است، آلمان، سرانه فقط ۵۰ گرم در سال، اسلوونی و صربستان. اما همین گوشت در بسیاری از کشورها و ادیان تابو است. در یهودیت گوشت اسب حرام است چون این حیوان نه نشخوار کننده است و نه سم آن شکاف دارد.
گوشت اسب همچنین در برخی مذاهب مسیحی ممنوع است. در سال ۷۳۲ پاپ گرگوری سوم خوردن گوشت اسب را به عنوان یک عمل پگانی تحریم کرد و آن را عملی پلید و کراهتآور خواند. در سال ۱۰۰۰ میلادی کلیسای ایسلند فقط زمانی قدرت گرفت که وعده داد ایسلندیها میتوانند همچنان به خوردن گوشت اسب ادامه دهند ولی پس از تثبیت وضع کلیسا، این اجازه لغو شد. گوشت اسب هنوز هم در ایسلند محبوب است و آن را همانند گوشت گوساله، گوسفند و خوک طبخ میکنند.
مصرف گوشت اسب در کشورهای انگلیسیزبان نامتداول است. در کانادا فروش گوشت اسب قانونی است ولی به سختی و تنها در ایالت فرانسوی زبان کبک و برخی رستورانهای فرانسوی در مناطق دیگر، پیدا میشود. بیشتر گوشت اسب تولیدی کانادا به اروپای قارهای و ژاپن صادر میشود. در آمریکا، ایالتهای کالیفرنیا و ایلینوی فروش و مصرف گوشت اسب غیرقانونی است. با این حال در زمان جنگ دوم جهانی گوشت اسب در آمریکا مصرف میشد چرا که گوشت گاو گران و جیرهبندی شده بود. در انگلستان تابوی مصرف گوشت اسب حتی شامل غذای حیوانات خانگی میشود. در کشورهای حوزه بالکان نیز گوشت اسب مصرف نمیشود چون اسب حیوان نجیبی شمرده میشود و نیز خوردن آن مربوط به قحطی زمان جنگ است.
در اسلام، اهل سنت معتقدند که پیامبر در یک روز گوشت خر و ازدواج موقت را منسوخ و حرام کرده است در حالی که این دو قبل از آن حلال بودهاند. اما شیعیان این حدیث را انکار میکنند و هیچکدام از این دو را حرام نمیدانند. با این حال بر اساس یک تابوی فرهنگی گوشت الاغ در ایران مصرف نمیشود و در مواردی که رستورانها آن را به عنوان گوشت دیگری عرضه کنند با آن به عنوان یک عمل غیر قانونی برخورد میشود.
حشرات
به استثنای ملخ، سایر حشرات در دین یهود تحریم شدهاند و حتی توصیه شده غذاها قبل از مصرف مورد بازبینی قرار گیرند تا حشرهای در آنها نباشد. در اسلام ملخ حلال شمره شده و در کنار ماهیها دو موردی هستند که نیاز به ذبح اسلامی ندارند.
در غرب تابوی مصرف حشرات شامل عسل (که شهد به شمار میآید) نمیشود با وجود اینکه این ماده از دستگاه گوارش زنبور گذر کرده است. در یهودیت هم با وجود آنکه زنبور عسل از موجودات نجس استثنا نشده ولی عسل یک خوردنی حلال است. این موضوع در کتاب تلمود شرح داده شده به این صورت که زنبور تولید کننده واقعی عسل نیست و گلها آن را تولید کرده و زنبور تنها آن را حمل میکند.
بسیاری گیاهخواران از عسل نیز به عنوان یک فراورده حیوانی پرهیز میکنند اما برخی با این عقیده موافق نیستند و تصور میکنند عسل بیشتر یک محصول گیاهی است تا حیوانی.
جانوران زنده
قانون اسلام و یهود هر عضوی که از موجود زنده جدا شده باشد را حرام میداند. هر چند که در هر دو دین ذبح فقط برای حیوانات و پرندگان مورد نیاز است، ولی ماهیها هم باید قبل از خوردن به نحوی کشته شده باشند. به غیر از این تمامی حیواناتی که با زجر و درد کشته شده باشند در یهودیت حرام هستند. غذاهایی مانند صدف زنده و ماهی زنده نمونههایی از این نوع غذاها هستند. عرضه این غذاها در بعضی کشورها ممنوع است. نمونه دیگر میگوی زنده است که مصرف آن هم در خانهها و هم رستورانهای شانگهای رواج دارد. میگوها معمولا در کاسهای از پر از الکل انداخته میشوند و به همین علت بی حس و حال میگردند. این غذا میگوی مست نام دارد.
کله پاچه و اعضای تودلی
کله پاچه و نیز اعضای تودلی، مانند دل، جگر، قلوه و حلقوم در غذاهای سنتی بسیاری کشورهای اروپایی و نیز آشپزی آسیایی قرار دارند. از این جمله میتوان به استیک و پای قلوه در انگلستان، جغور بغور که از زمان رابرت برنز تاکنون غذای ملی اسکاتلند است و خوراک مغز گوساله در فرانسه اشاره کرد.
از آن سوی برای بسیاری از مردم استرالیا، کانادا و آمریکا خوردن این غذاها تهوعآور است. در نظر مردم این کشورها، این اجزا تنها به درد تولید غذاهای موسوم به «غذای آماده گوشتدار» (برای حیوانات خانگی) میخورد و تنها زبان و جگر در برخی غذاها و در برخی مناطق مصرف میشود.
در برخی کشورها، از جمله اتحادیه اروپا، مصرف مغز گاو به دلیل احتمال ابتلا به جنون گاوی ممنوع شده است.
دنبلان نیز موردی است که در نظر اهل سنت حلال و در نظر شیعیان مکروه است. در واقع اهل سنت هیچ عضو از حیوانی که ذبح شرعی شده باشد را حرام نمیدانند.
همچنین خوردن سیرابی شیردان (معده) ممکن است تابو باشد و از آن رو روش باستانی تهیه پنیر درون سیرابی و با استفاده از مایه پنیر طبیعی که در سیرابی موجود است نیز در این مناطق یک روش تابو شناخته میشود و به جای آن از پنیرمایههای مصنوعی استفاده میگردد. این بدان معناست که نه خود پنیر بلکه روش تهیه آن ملاک قضاوت در مورد مجاز یا غیر مجاز بودن آن است.
خوک
بنا به گزارش اداره کشاوری آمریکا، گوشت خوک بیشترین گوشتی است که در سراسر جهان مصرف میشود. خوردن گوشت خوک برای مسلمانان، یهودیان و برخی فرقههای مسیحی، مانند اعضای گروه روز هفتم، ممنوع است. توجیهات مختلفی در مورد ریشه این ممنوعیت وجود دارد.
در قرن نوزدهم برخی حرمت خوردن گوشت خوک در خاور میانه را حمل بر وجود انگل تریچینوسیس نمودند. یک توضیح عمومی برای ناپاک شمردن خوک در خاورمیانه این است که خوکها همهچیزخوارند و در رژیم غذایی آنها تفاوتی میان گوشت و گیاه نیست. تمایل به خوردن گوشت، آنها را از گروه حیوانات اهلی که فقط گیاهان را میخورند (گاو، گوسفند، بز و غیره)، جدا میکند.
ماروین هریس هم این نظریه را مطرح کرد که آب و هوا و وضعیت اقتصادی خاورمیانه مناسب پرورش خوک نیست. مثلا خوکها نسبت به سایر جانوران، نیاز به آب بیشتری برای خنک نگاه داشتن خود دارند. همچنین خوکها به جای چراکردن، غذاهایی میخورند که در رقابت با غذای انسان است (مثل حبوبات و غلات). بنابراین پرورش خوک در خاورمیانه تجربهای بیهوده است.
خرگوش
تورات، خرگوشها را در دسته حیوانات ناپاک قرار داده است چرا که آنها سم ندارند، حتی با این وجود که آنها جوندهاند و به نوعی نشخوار هم میکنند. مساله دیگری که عدم مصرف گوشت خرگوش را تقویت میکند قحطی خرگوشی است. عارضهای که نوعی سو تغذیه است و حاصل مصرف گوشت، خصوصا گوشت خرگوش، به عنوان تنها ماده غذایی و عدم مصرف سایر منابع غذایی میباشد. گوشت خرگوش نزد اهل سنت حلال است و غذاهای سنتی در مصر به شمار میآید. با این حال شیعیان دوازده امامی مصرف خرگوش های پنجه دار را حرام و مصرف خرگوش های سم دار راحلال میدانند.
موش
در بیشتر فرهنگهای غربی، موشها جانورانی موذی و ناپاک تلقی میشوند و از همین رو مناسب مصرف خوراکی نمیباشند. آنها به صورت سنتی ناقل بیماری طاعون شناخته میشوند. با این وجود موشها معمولا در مناطق روستایی تایلند، ویتنام و سایر مناطق هندوچین مصرف میشوند. موشهای بزرگ و کوچک منبعی غنی از پروتئین در آفریقا هستند. موشهای بامبو هم در مناطق فقیر جنوب شرق آسیا مصرف میشوند.
در غنا موجودی مورد مصرف است که هیچ ربطی به موش ندارد ولی به اشتباه موش خوانده میشود در حالی که گونه آن نزدیک به تشی است. در سال ۲۰۰۳ در پی بروز نه مورد آبله میمونی، بیماری که پیش از آن در نیمکره غربی سابقه نداشت، ایالات متحده واردات آن و سایر جوندگان از آفریقا را ممنوع کرد.
به طور تاریخی، موشها در غرب به هنگام گرسنگی خورده شدهاند که برای مثال میتوان به زمان محاصره وینسبرگ (در میسیسیپی) و محاصره پاریس اشاره کرد. موشها همچنین در رم باستان برای مصرف غذا پرورش داده میشدهاند. در برخی کشورهای آسیایی موشهایی به نام ول خورده میشوند. در ژیروند فرانسه، موشها در شرابفروشیها نگهداری شده و با آتش حاصل از چوب بشکههای شراب پخته و عرضه میشوند. در بعضی کشورها موشماهی (که ربطی به موش ندارد) برای گوشت و همچنین پوستش شکار میشود (مثلا در فلاندرز).
تماس بدنی و مصرف گوشت موش خطر ابتلا به تب کانیکولا را افزایش میدهد. مطابق مقررات داخلی اس.آ.اس انگلستان، تنها گوشتی که مصرف آن ممنوع است گوشت موش میباشد.
حلزون
حلزون خاکی هزاران سال (از دوره پلیستوسن) است که خورده میشود. این موجودات به وفور در محل زندگی کاپسیها در شمال آفریقا و نیز در حوزه مدیترانه از ۶۰۰۰ تا ۱۲۰۰۰ سال قبل حضور داشتهاند. حلزون همچنین در چین و بسیاری کشورهای آسیایی و همچنین فرانسه، ایتالیا، یونان و سایر کشورهای مدیترانهای، غذایی خوشمزه به حساب میآید. با این وجود، خوردن حلزون در انگلستان، ایرلند و ایالات متحده عملی نفرتانگیز است. انگلیسیزبانان کلمه اسکارگو، معادل فرانسوی حلزون، را (در زمانی که منظور استفاده خوراکی است) به جای کلمه حلزون به کار میبرند.
حلزونهای آبی (اعم از آب شور و شیرین) نیز در بخشهای زیادی از جهان مصرف میشوند.
صیفیجات
برخی فرقههای دین جین، هندو و بودایی صیفیجاتی از رده پیازیان تابو هستند. بسیاری از هندوها خوردن سیر و پیاز را همراه با غذاهای غیرگیاهی در ماههای مقدس هندوها نهی میکنند. با این حال نهی سیر و پیاز به شدت نهی غذاهای غیر گیاهی در میان هندوها رایج نیست.
دین جین نه تنها گوشت، بلکه ریشه گیاهان (از قبیل هویج، سیبزمینی، تربچه و شلغم) را نیز برای خوردن حرام کرده است چرا که کندن ریشه گیاه را میخشکاند و این کار بیاحترامی به موجود زنده است.
آشپزی بودایی چینی به طور سنتی استفاده از سیر، موسیر و آنغوزه را ممنوع کرده است چرا که مردمان کشمیری برهمایی، غذاهای با بوی شدید را همانند سیر و پیاز و فلفل را مجاز نمیدانند و معتقدند غذاهای پرادویه احساسات پست را در انسان فعال میکنند.
یزیدیان خوردن کاهو و لوبیای روغنی را تابو میدارند. فلاح حسن جمعه، تاریخنگار مسلمان، شرح میدهد که در جریان درگیریهای مذهبی قرن سیزدهم میلادی، حاکم یزیدی موصل اعدام شد و پس از آن جمعیت به سوی جسد او کله کاهو پرتاب نمودند.
پیروان مکتب فیثاغوری گیاهخوار بودند و زمانی کلمه «فیثاغورثی» به معنای گیاهخوار بود. با این حال فیثاغوریها خوردن حبوبات را هم غیرمجاز میدانستند. دلیل این امر نامعلوم است: شاید باد شکم علت آن باشد و شاید پیشگیری از فاویسم. اما محتملترین علت دلایل فراطبیعی (جادویی) بوده است.
صیفیجاتی همانند کلم بروکلی گر چه در یهودیت تابو نیست ولی به دلیل امکان پنهان ماندن حشرات در خلل و فرج آن ممکن است مورد مصرف قرار نگیرد. همچنین میوههایی چون تمشک دارای چنین شرایطی شناخته شده و به دوری از آنها توصیه شده است چرا که تمیز کردن آنها بدون تخریب ساختارشان ناممکن است.
مولوخیا که استفاده از آن در آشپزی مصری معمول است، توسط حاکم بأمرالله که یکی از خلفای فاطمی بود، ممنوع شد. این ممنوعیت به طور خاص شامل مولوخیا و نیز شامل بسیاری دیگر از خوردنیهایی بود که گفته میشد خوراک سنیها هستند. با وجود آنکه این محدودیت پس از سقوط آن حکومت لغو شد، دروزیها همچنان معتقد به حرمت مصرف آن هستند.
شاید این یک تابوی محکم نباشد ولی آلمانیها شلغم سوئدی را نمیخورند چون آن را فقط غذای دوران قحطی فرض میکنند. این مساله در جریان قحطی سال ۱۹۱۶ پدید آمد. زمانی که آلمان درگیر جنگ جهانی اول بود و مردمان بدترین زمستان را پشت سر گذاشتند که غالبا چیزی جز شلغم سوئدی برای خوردن در دسترس نبود. این امر موجب دلزدگی از این محصول شد که تا به امروز میان آلمانیهایی که تجربه زندگی در آن زمان را دارند یا والدینشان در مورد این مصیبت برای آنها صحبت کردهاند، وجود دارد. با این حال، این سنت امروز در حال کمرنگ شدن است و بسیار از دستورات غذایی آلمانی امروزه متحول شدهاند.
نهنگ
کمیسیون بینالمللی صید نهنگ در در سال ۱۹۸۲ ضربالاجلی در مورد صید تجاری نهنگها صادر کرد که در سال ۱۹۸۶ به صورت یک الزام قانونی درآمد. نروژ اما از سال ۱۹۹۳ دوباره صید نهنگ مینک را شروع کرد که هنوز هم، خصوصا در سواحل غرب نروژ، گوشت محبوبی شمرده میشود. گوشت نهنگ که زمانی به دلیل قیمت کمتر جایگزینی برای گوشت گاو بود، امروزه یک خوراک خوشمزه و گرانقیمت است. ایسلند هم صید نهنگ را در سال ۲۰۰۶ دوباره شروع کرد و ژاپن هم پژوهشهای رسمی در این مورد انجام داده است که تحت نظر کمیسیون صید نهنگ بوده است. به موجب قطعنامه این کمیسیون، گوشت نهنگهایی که در جریان پژوهشها صید میشوند باید به طور کامل به مصرف برسند. بسیاری از مجامع علمی و محیط زیستی جهان، که صلح سبز سرشناسترینشان است، معتقدند که کشتار نهنگها در هنگام انجام پژوهش غیرضروری است.
ایالات متحده در سال ۱۹۷۲ صید کلیه پستانداران دریایی را، با ذکر چند استثنا، در آبهای ایالات متحده و نیز توسط شهروندان آمریکا در تمامی آبهای آزاد و واردات این محصولات را ممنوع نموده است. با این حال در آمریکا و کانادا برخی گروههای بومی میتوانند برای این صید مجوز دریافت کنند که علت آن مسائل فرهنگی عنوان شده است.
مسلمانان (اهل سنت) مصرف گوشت نهنگ را مجاز میدانند .
نخستیان
مصرف گوشت انواع میمون و گوریل (نخستیان) در مناطق روستایی آفریقای سیاه کاملا متداول است.
بونوبوها (شامپانزههای کوتوله) در مقیاس گستردهای در کنگو شکار میشوند به گونهای که امروزه در دسته گونههای در معرض خطر قرار گرفتهاند. در برخی قسمتهای این کشور نیز کله پاچه شامپانزه غذایی بسیار لذیذ به حساب میآید و برای میهمانان ویژه سرو میشود.
میمون، به ویژه مغز میمون، همچنین در شرق آسیا و خصوصا در اندونزی خورده میشود. میمونها عموما در زیستگاههای حیاتوحش در جنوب آفریقا و شرق آسیا، شکار یا گرفته میشوند. یکی از نظریههای اصلی در مورد پیدایش بیماری ایدز، انتقال آن از میمون به انسان در هنگام قصابی گوشت میمون است.
گوشت انسان
در میان تمام گوشتهایی که خوردنشان تابو است، گوشت انسان دارای شدیدترین حرمت است. در دوران معاصر مواردی از خوردن گوشت انسان به دلایلی چون نقصان عقل، کینهتوزی، گرسنگی شدید وجود داشته است ولی این کار امروزه در هیچ کجا یک سنت معمول نیست، اما این کار زمانی در همه جای دنیا متداول بوده است. خوردن گوشت انسان در هندوئیسم ممنوع است.
مسیحیان کاتولیک و ارتودوکس تصوری از داخل شدن به آدمخواری ندارند زمانی که معتقدند در مراسم عشای ربانی نان و شراب قبل از خوردن تبدیل به بدن و خون مسیح میشود، چرا که در ظاهر آنها همان نان و شراب باقی میمانند. کاتولیکها این امر را تبدیل و تحول میخوانند. ارتودوکسها هم به انجام آن عقیده دارند ولی در مورد نحوه انجام آن اظهار نظری نمیکنند. پروتستانها به چنین تبدیلی اساسا عقیده ندارند. کتاب تورات عهد عتیق به بنیاسرائیل هشدار میدهد که اگر فرمان خداوند را اطاعت نکنند دچار چنان گرسنگیای خواهند شد که حتی فرزندان خود را ممکن است بخورند. اسلام همنوعخواری را ممنوع کرده و برای نشان دادن زشتی گناهانی چون غیبت و نژادپرستی، آنها را با آدمخواری همانند دانسته است.
در گذشته، برخی قبایل ساکن پاپوآ گینهنو در مورد خوردن گوشت مردگان مورد مطالعه قرار گرفتند چرا که موجب بیماری کورو در آنها شده بود. این بیماری بوسیله پریونها منتقل میشود. در کتاب زندگی در چین، در شب حمله قوم مغول ۱۲۵۰-۱۲۷۶ به رستورانهایی اشاره میشود که در ارائه گوشت انسان تخصص داشتهاند. مطابق متن این یک شرایط موقت و مربوط به قحطی نبوده است.
تعداد اندکی از مردمان به طور سنتی پس از تولد نوزاد اقدام به خوردن جفت میکنند، اما کسانی که از جفتخواری در انسان حمایت میکنند (عمدتا در آمریکای مدرن، اروپا، مکزیک، هاوایی، چین و اقیانوسیه) بر این باورند که خوردن جفت از افسردگی پسزایمانی و سایر عوارض بعد از حاملگی جلوگیری میکند.
جنین جانوران
کوتیپی یکی از غذاهای هندی-انگلیسیهاست که در آن جنین جانور، بره تودلی، طبخ میگردد. همچنین بلوت نام غذایی در جنوب شرق آسیاست که در آن تخم حاوی جوجه آب پز میشود. جوجه پس از ۲۱ روز از تخم خارج میشوند و برای تهیه این غذا تخم ۱۷ روزه مناسب است.
نوشیدنیهای تابو
الکل
بسیاری ادیان شامل اسلام، بهائیت، دین بودا، دین هندو، دین جین، فرقه راستافاری و نیز بسیاری از شاخههای مسیحیت مانند متدیستها و هواداران روز آخر، روز هفتم، ایگلسیا نیکرییستو مصرف نوشیدنیهای الکلی را حرام دانستهاند. شاهدان یهوه هم گرچه ممنوعیتی در این رابطه ندارند اما زیادهروی را جایز نمیدانند.
کتاب مقدس عبری میگوید نذیر (کسی که خود را وقف خدا کرده) برای ریاضت باید از مشروبات الکلی خصوصا شراب و آبجو دوری میکند. با این حال هیچ تابوی عمومی در مورد الکل در یهودیت وجود ندارد. اما اسلام تمامی مستکنندهها را، حتی در مقدار بسیار اندک، ممنوع نموده است.
تابوهای فرهنگی نیز در مورد مصرف الکل وجود دارند که از جمله آنها میتوان به نهضت مخالفت با مصرف الکل در غرب میتوان اشاره کرد که بسیاری از شخصیتهای شناخته شده بدان پیوستهاند و از مصرف هرگونه نوشیدنی الکلی خودداری میکنند.
خون
برخی خوردن و آشامیدن خون و غذاهایی که از خون درست شدهاند را ممنوع کردهاند. در یهودیت گوشت چهارپایان و پرندگان (و نه ماهیها) نمک سود میشود تا خون آن به طور کامل خارج گردد. این آموزهها در کتاب سفر لاویان آمده است. از آنجا که «زندگی حیوان در خون اوست»، کسی مجاز به خوردن خون نیست. شاهدان یهوه هم خوردن خون را غیر مجاز میدانند.
مطابق انجیل، استفاده از خون فقط در موارد عبادی مجاز است.
در قرن اول میلادی مسیحیان، یهودیان به مسیحیت پیوسته و غیر بنیاسرائیلیها، بر سر اینکه کدامیک از قوانین موسی همچنان باید مورد طبعیت قرار گیرد، اختلاف داشتند. حواریون در آن زمان تصمیم گرفتند که حرمت مصرف خون همچنان پابرجا بماند.
از آنجا که به نظر میرسد برای روحالقدس، و نیز برای ما، شایسته است، که جز این موارد ضروری بار دیگری را بر دوش نگیریم؛ از گوشتی که توسط بتپرستان تهیه شده و از هر نوع خون باید اجتناب کرد، همچنین از حیوانات خفه شده و از زنا.
در اسلام مصرف خون حرام است و حیوانات باید ذبح شرعی شوند تا خون کاملا از بدنشان خارج گردد. این امر، بر خلاف سایر ادیان، به علت احترام و تقدس خون نیست، بلکه فقط بدین خاطر است خون در اسلام نجس و ناپاک است و در صورت تماس بدن با خون، باید محل آن سه بار آب کشیده شود و یا در صورت بر طرف شدن عین نجاست، با روش هایی مانند آفتاب خوردن نجاست آن برطرف شود.
چای و قهوه
نوشیدنیهای گرم برای اعضای فرقه کلیسای عیسی مسیح قدیسان آخر زمان تابو است. البته واژه نوشیدنی گرم نباید موجب اشتباه شود چون آنان فقط چای و قهوه را حرام میدانند و با سایر نوشیدنیهای گرم مانند شیرکاکائو و چای سبز مشکلی ندارند. «گفتار خرد» کتاب رمز سلامتی اعضای این گروه است که تمامی حلال و حرامها را شرح داده شده و گفته است این ممنوعیت تنها شامل قهوه است و سایر نوشیدنیهای کافئیندار، مانند کولا، را شامل نمیشود. اعضای فرقه روز هفتم ظهور اما از کافئین را به طور کلی دوری میکنند.
برخی کاتولیکها با اصرار به پاپ کلمنت هشتم از او خواستند قهوه، نوشیدنی شیطان، را حرام اعلام کند. پاپ بعد از چشیدن قهوه گفت: «آنقدر خوش طعم است که اگر بگویم فقط بیایمانها آن را بخورند، دچار گناه شدهام. بیایید شیطان را به مدد نوشیدنی خودش شکست دهیم.»
شیر انسان
باوجود آنکه همه استفاده از شیر انسان را جهت مصرف نوزاد میپذیرند ولی در بسیاری فرهنگها خوردن این شیر برای بزرگسالان تابو حساب میشود.
نمک
در حالی که در کشورهای غربی مصرف نمک را به دلیل حفظ سلامتی کاهش میدهند، در روش آشپزی ایتا که در اصل متعلق به جامائیکا است، به دلایل مذهبی از مصرف نمک در غذاها خودداری میشود.
غذاهای با دستکاری ژنتیکی
برخورد با غذاهایی که دستکاری ژنتیکی شدهاند شامل مواردی چون سویا، ذرت و کلزا در آمریکا و کانادا متفاوت است و بین تابو و قابل قبول است. اما کشورهای اروپایی نیز که مردمان آن به خوردن فراوردههای طبیعی اهمیت میدهند، چنین محصولاتی را تابو میدانند. بنابر یک تحقیق در سال ۲۰۰۳، تنها دو درصد انگلیسیها از مصرف چنین محصولاتی خوشحال میشوند و بیش از نیمی از آنها معتقدند چنین محصولاتی نباید برای فروش به عموم وجود داشته باشند.
طبق قانون اروپا، تمام محصولاتی که بیش از نیم درصد از چنین موادی دارند باید به طور واصح برچسب بخورند و بسیاری فروشگاهها با افتخار اعلام میکنند که چنین محصولاتی را عرضه نمیکنند.
آبگوشت
آبگوشت(شوربا یا دیزی یا پیتی) یکی از غذاهای سنتی ایران است. در طبخ آبگوشت از گوشت و دنبه گوسفند، گوجه فرنگی (و یا رب گوجه فرنگی) و برخی حبوبات از قبیل نخود و لوبیا استفاده میشود.
آبگوشت از غذاهای اصیل ایرانی است. خوراکی رقیق که از پختن گوشت و پیاز و سیب زمینی و حبوبات درست میشود که در دو مرحله میخورند اول آب آن را با تکههای نان مخلوط نموده، میخورند (ترید). بقیه مواد را میتوان با گوشتکوب کاملا کوبیده و یا نکوبیده با نان، پیاز و چاشنی مانند ترشی و سبزی خوردن میل میکنند(گوشت کوبیده). در صورت پخته شدن در ظروف سنگی آن را دیزی سنگی مینامند. برخی افراد از طریق ترید کردن، نانهای بیات و نسبتا خشک را به مصرف مفید میرسانند. آبگوشت دارای انواعی مانند آبگوشت بزباش، آبگوشت کشک، آبگوشت گندم و آبگوشت بلغور... است که در شهرها و مناطق مختلف با محتویات متفاوت چون ادویهها و غیره پخته میشوند.
دیزی یکی از غذاهای محلی همدان به شمار میآید.
استانبولی پلو
استانبولی پلو یا اِستَمبُلی پلو یکی از خوراکهای ایرانی است که اساس آن بر استفاده از برنج است. این غذا برای استفادهٔ شخصی و در جمع خانواده است و برای مهمانی از آن استفاده نمیشود.
توضیح
مواد لازم
برنج، پیاز، سیب زمینی، نمک، لوبیا سبز،گوشت چرخ کرده ,رُب گوجه فرنگی، زردچوبه و روغن (مایع یا جامد).
روش تهیه
اگر از برنج ایرانی استفاده میکنیم بهتر است از دو ساعت قبل آن را بگذاریم خیس بخورد؛ اگر برنج خارجی (کم کیفیت) است نیازی به این کار نیست چون خودش زود خرد میشود. بعد از اینکه برنج به اندازهٔ کافی خیس خورد، سیب زمینی و پیاز را پوست میکنیم و به شکل مکعبهای کوچک (معروف به نگینی)-حدوداً ۲ سانتیمتری- خُرد میکنیم، البته خردههای پیاز باید کوچکتر از سیب زمینی باشد.
لوبیا سبز را خرد کنید و با دو قاشق روغن آن را کمی تف دهید.سپس در یک ظرف گود مانند قابلمهٔ برنج، روغن را میریزیم و صبر میکنیم تا داغ شود و بعد سیب زمینیها را به آن اضافه میکنیم تا سرخ شوند، پیاز و سیب زمینی هر دو باید سرخ شوند ولی چون تکههای سیب زمینی دیرتر سرخ میشوند و احتمالاً درشتتر نیز هستند باید آنها را کمی زودتر از پیاز در روغن داغ بریزیم، وقتی سیب زمینی و پیاز کمی سرخ شد، به آن زردچوبه را اضافه میکنیم و کمی آن را تفت میدهیم تا طعم خامی زردچوبه ازبین برود سپس رُب را اضافه میکنیم و حسابی آن را با مواد موجود مخلوط میکنیم و صبر میکنیم تا خوب سرخ شود، رنگش تغییر کند و آبش را ازدست بدهد؛ وقتی تمام این اتفاقات افتاد آب برنج را که در آن خیس میخورد، به دور میریزیم و برنج را به مخلوط سیب زمینی - پیاز اضافه میکنیم و به مقدار کافی که برای کته کردن برنج لازم است در آن آب میریزیم.
مخلوط را چند بار با قاشق به هم میزنیم تا سیب زمینی و پیاز به همه جای برنج برسد و مخلوط یکنواخت شود، حال صبر میکنیم تا آب برنج بخار شود و آن را دم میکنیم؛ به عبارت دیگر، برنج را کته میکنیم. بعد از حدود نیم ساعت استانبولی آمادهاست.
در کنار این غذا میتوان ماست و خیار یا سالاد شیرازی (سالاد خیار و گوجه) و یا سیرترشی بر سر سفره گذاشت.
تذکر
زردچوبه اگر کم سرخ شود مزهٔ خامی میدهد و بوی آن در برنج میپیچد و اگر زیاد سرخ شود زود تلخ میشود، باید آن را به اندازه سرخ کرد.
برای سرخ کردن سیب زمینی اگر روغن آن به اندازهٔ کافی داغ نباشد، سیب زمینیها به کف ظرف میچسبد.
برای استفاده از ظرفهای نچسب حتماً از قاشق چوبی یا قاشق مخصوص ظرف استفاده کنید تا مواد کف ظرف کنده نشود، زیرا این مواد سرطان زا است و البته خود ظرف نیز آسیب میبیند.
تهدیگ این خوراک به دلیل وجود رُب گوجه فرنگی زود میسوزد.
آش
آش یکی از از غذاهای اصیل ایرانی است که تقریباً در تمام ایران پخته میشود. آش چندین نوع است از جمله آش رشته، آش ماست، آش شله قلمکار، آش جو، آش دوغ و.... سادهترین آن آش رشتهاست و از سبزیجات، حبوبات و رشته و کشک تشکیل شده و از سیر داغ، پیاز داغ و نعناع داغ برای تزیین آن استفاده میکنند.
انواع آش
آش از غذاهای اصلی و رایج مردم قدیم بوده است چنان که به طباخ، آشپز گویند. انواع آش مرسوم بوده است. با، وا: مطلق آش. دوغبا: آش دوغ است و دست پخت ترکان// ترکیم را در این حبش نخرند** لاجرم دوغبای خوش نخورند (هفت پیکر، ص 46) سکبا: مخفف سرکه با؛ آش سرکه. سماق وا: آش سماق "دوش به غزنین به دوازده هزار خانه سماق وا پختهاند " (قابوسنامه، 237) شوربا: آش شور // گر برای شوربایی بر در اینها روی**اولت سکبا دهند از چهره آن گه شوربا (خاقانی، 2)
آش جوش پره
آش جوش پره آش مخصوص خراسان جنوبی است و طی مراسم خاصی و بیشتر در میهمانیهای انجام میشود.
آش کارده
نوعی از انواع آشهای ایرانی است که مخصوص شهرستان اقلید است و در دیگر شهرستانها نیز پخت میشود. در طبخ این آش از گیاهی مخصوص بنام کارده و دوغ استفاده میشود. این گیاه درمناطق سرد ارتفاعات زاگرس میروید،گیاهی شبیه کاهو میباشد وبسیار تند وبرنده است که طی عملیات خاصی توسط زنان روستایی وعشایر شیرین میشود.وبعد از شیرین سازی این گیاه، آشی ساده درست میشود که بسیار خوشمزه وترش است.
نمونه دیگری از پخت آش کارده در روستای کافتر وبیشتر روستاهای سر حد چهاردانگه : دابتدا کاردیهارا در آب می پزیم بطوریک کمی نرم شده باشد وآن را ازروی اجاق بر می داریم وکنار می گذاریم تا خنک شود ودمای آن کمی بیشتر از دمای بدن باشد ولی پوست را نسوزاند.بعد مایه کاردی( که از آش کاردی قبلی باقیمانده وپخته نشده ) اگر در دسترس نبود با مقداری خمیر مایه آرد را خمیر می کنیم و دوغ ترش شده به همراه برنج شسته شده در آش می ریزیم وهم می زنیم تا دوغ بصرت برش خورده در نیاید وسپس آن را در جای تقریباً گرمتری گذاشته و زیر وروی ظرف آن رابمدت تقریبی 7الی 8ساعت با پتو یا هر چیز دیگر می پوشانیم تا خوب جا بیفتد وترش مزه شود بدون اضافه کردن ترشی مثل آبغوره یا هر نوع ماده ترش دیگر .یک صبحانه خوشمزه وسالم وطیعی را مصرف می کنیم البته کاردی به دو صورت هست 1- تازه که نباید آن را به هیچ وجه بجویم که زبان را برش سوزناکی می دهد 2-بصورت خشک شده که در زمانهاوفصول غیر معمول پخته ومصرف می شود. که در فصولی که بدست می آید می چینند وخشک می کنند (کافتر دریک نگاه)
آش آبلیمو
آش آبلیمو نوعی از انواع آشهای ایرانی است. در طبخ این آش از سبزیجات مخصوص نظیر: تره، جعفری، گشنیز، نعناع، و لپه و برنج استفاده میشود و این آش با گوشت چرخکرده (کوفته ریزه) یا گوشت مرغ و نعناداغ و آبلیمو یا آبغوره مصرف میشود.
آش آذربایجان
آش آذربایجان یک نوع از انواع آشهای اصیل ایرانی و همانطور که از اسمش پیدا است متعلق به آذربایجان است که در طبخ آن از لپه، بلغور، سبزی (شوید، تره، پیازچه، نعناع، مرزه، ریحان) استفاده میشود.
آش آلو
آش آلو نوعی از انواع آشهای ایرانی است. در طبخ این آش از سبزیجات مخصوص نظیر: تره، جعفری، گشنیز، نعناع و لپه و برنج و آلوی تازه استفاده میشود و این آش با گوشت چرخ شده (کوفته ریزه) یا گوشت مرغ و نعناع داغ و مصرف میشود.
آش برنجی
آش بلغور
آش انار
آش انار یک نوع از انواع آشهای ایرانی است. در طبخ این نوع آش از سبزیجات معطر و مخصوص آش نظیر: تره، جعفری، گشنیز، نعناع و حبوبات نظیر لپه، برنج و پیاز و گوشت قرمز و انار و گلپر و روغن استفاده میشود و این آش با نعناداغ تزئین و مصرف میشود.
مواد لازم: چغندر یک دانه، برنج یک لیوان و نیم، گوشت چرخ کرده نیم کیلو، لپه نصف لیوان، انار، نعناخشک وپیاز داغ به اندازه کافی.
طرز تهیه: چغندر را کوتراش (رنده) کرده میپزند. گوشت کوبیده یا چرخ کرده را به صورت کوفته ریزه (گلولههایی به اندازه یک فندق) در میآورند. برنج و کوفته ریزه و نعنا خشک و پیاز داغ را به چغندر در حال پختن اضافه میکنند. وقتی که برنج پخته شد، آب انار به آن افزوده و میگذارند به خوبی بپزد. در صورتی که آب انار ترش باشد، یک یا دو استکان شکر به آن اضافه میکنند. وقتی که آش به اندازه دلخواه سفت شد آن رادر ظرف ریخته روی آن را با نعنا و پیاز داغ تزیین میکنند.
آش ترخینه
این آش را با قرص ترخینه درست میکنند. ترخینه یا ترخوانه از جوشاندن بلغور در شیر یا دوغ ترش بدست میآید. برای تهیه آش به ترخینه، عدس، پیاز، سبزی شامل تره، جعفری، گشنیز و اسفناج احتیاج است.
آش ترش
آش ترش یک نوع غذای سنتی ایرانی و نوعی از آش است. این آش نوعی از آشهای محلی رشت نیز محسوب میشود. آش ترش مانند آش رشته تهیه میشود با این تفاوت که که علاوه بر اسفناج، لوبیا و نخود(که در آش رشته ریخته میشود)، کشمش، زردآلوی خشک و آلوچه تر نیز به آن اضافه میشود و پس از پختن نیز سرکه و شیره انگور به آن اضافه میشود و سپس میل میشود.
آش سبزی
آش سبزی یکی از شناختهترین و محبوبترین آشها در شیراز است. و در اعیاد مذهبی مخصوصا رمضان و محرم برای نذرکردن، زیاد پخته میشود.
آش جو
آش جو یک نوع از انواع آشهای ایرانی است. در طبخ این نوع آش از سبزیجات معطر و مخصوص آش نظیر: تره، جعفری، گشنیز، شوید و حبوبات نظیر نخود، لوبیا، عدس و برنج و جو پوست گرفته، پیاز و کشک غلیظ زردچوبه و روغن استفاده میشود و این آش با نعناداغ و پیاز داغ تزئین و مصرف میشود.
آش خیار
آش خیار نوعی از آشهای ایرانی و مخصوص شهر اراک است. این آش در شهریور ماه که فصل خیار چنبر است تهیه میشود. مواد آن شامل بلغور، نخود، لوبیا و خیار چنبر است که آن را خرد میکنند و داخل حبوبات پخته شده میریزند و همراه با کشک و نعناع و پیاز و سیر داغ میخورند.
آش دوغ
آش دوغ یکی از غذاهای مشهور ایران و بیشتر متعلق به منطقهٔ آذربایجان و کردستان است.
این غذا را با استفاده از ماست یا دوغ تازه، سبزی آش یا سبزی محلی و یا کوهی، برنج، سیر، نخود، تخم مرغ، پیاز و نمک میپزند. در هنگام خوردن نیز میتوان از سیر کوبیده تازه و نعنای داغ و پیازداغ نیز استفاده کرد. معمولاً این غذا دارای طعمی ترشمزهاست.
برخی هنوز در مراسمهای عروسی این غذا را در کنار کباب، پیچاخ قیمه و خوراک مرغ سرو میکنند.
نوعی دیگر از آش دوغ نیز وجود دارد که مختص منطقه قزوین بوده و از نظر طعم ، محتویات و طرز پخت با آش دوغ آذربایجان متفاوت است . این آش به آش دوغ (قزوین) معروف است.
آش رشته
آش رشته از معروفترین آشهای ایرانی است. در طبخ این آش از سبزیجات مخصوص مانند، جعفری، گشنیز، اسفناج، و برگ چغندر و انواع حبوبات نظیر نخود، عدس، انواع لوبیاها و رشتهٔ آشی استفاده میشود. این آش را غالباً با کشک اما گاهی با سرکه مصرف میکنند، در بعضی مناطق هم از قارا (قرقروت ترش) استفاده میکنند. از دیگر محتویات آن نعناع داغ، پیاز داغ و سیر داغ میباشند. این آش معمولاً به عنوان پیش غذا سرو میشود.
آش ساک
آش ساک نوع دیگری از انواع آشهای ایرانی است. در طبخ این نوع آش از اسفناج و لپه و آرد برنج و پیاز و گوشت چرخکرده و آب غوره و تخم مرغ و پیاز و روغن استفاده میشود و این آش با نعناداغ تزئین و مصرف میشود.
آش شلغم
آش شلغم نوع دیگری از انواع آشهای ایرانی است. در طبخ این نوع آش از شلغم، لپه یا عدس، برنج، پیاز، آبلیمو، شکر، روغن و نمک استفاده میشود و این آش با نعنا داغ تزئین و مصرف میشود.
آش شله قلمکار
آش شله قلمکار معروفترین نوع از انواع آشهای ایرانی است. در طبخ این نوع آش از سبزیجات معطر و مخصوص آش نظیر: تره، جعفری، گشنیز، اسفناج و حبوبات نظیر نخود، لوبیا، عدس، برنج، پیاز و همچنین گوشت سردست بی استخوان، زردچوبه و روغن استفاده میشود. این آش با نعناع داغ تزیین و مصرف میشود. مخصوص ایرانیان است.
آش شله زرد
شله یا شله زرد، …
آش شیر
آش شیر نوعی آش است. برای تهیه آش شیر برنج را با شیر می جوشانند و پس از پخته شدن برنج و سرد شدن آش، آن را با اضافه کردن شکر، نمک، مربا یا عسل میل میکنند. آش شیر از آشهای محلی استان زنجان است که در زبان ترکی محلی به آن «سوت آشه» میگویند. آش شیر به شیر برنج شبیهاست.
آش غوره
آش غوره نوعی از انواع آشهای ایرانی است. در طبخ این آش از غوره عسگری تازه سبزیجات مخصوص نظیر: تره، جعفری، گشنیز، نعناع و حبوبات نظیر لپه و لوبیا استفاده میشود و این آش با گوشت مرغ و نعناداغ و آب غوره یا آبلیمو مصرف میشود.
آش کدو
آش کدو نوع دیگری از انواع آشهای ایرانی است. در طبخ این نوع آش از کدوحلوائی، عدس، برنج، پیاز، آبلیمو، شکر، روغن و نمک استفاده میشود و این آش با نعنا داغ تزئین و مصرف میشود.
آش کدو را در گیلان به روش دیگری نیز درست میکنند. و برای تهیه آن از کدوحلوائی، برنج، شیر و نمک استفاده میکنند. هنگامی که آش آماده شد و در ظرف کشیدند کرهٔ آبکرده رویش میدهند و سپس دارچین و شکر میریزند.
آش کلم قمری
آش کلم قمری یک نوع از انواع آشهای ایرانی است. در تهیه این نوع آش از کلم قمری، برنج، پیاز و گوشت چرخکرده و زردچوبه و روغن و نمک و فلفل استفاده میشود. این آش با نعناداغ تزئین میشود.
آش گندم
آش گندم از انواع آشهای ایرانی است. اما مواد آن با سایر آشها فرق دارد. برای تهیه آن به اسفناج، پیاز، حبوبات شامل نخود، لوبیاچیتی، عدس و گندم به همراه روغن و نمک و فلفل نیاز است. وقتی همه مواد پخت و جاافتاد آش آمادهاست و روی آن را با پیاز داغ و نعناع داغ تزیین میکنند.
آش گوجه فرنگی
آش گوجه فرنگی نوع دیگری از انواع آشهای ایرانی است. در طبخ این نوع آش از سبزیجات آش شامل تره، جعفری، گشنیز و نعناع و حبوبات چون لپه و برنج و گوجه فرنگی و روغن و نمک و فلفل استفاده میشود، میتوان به این آش هم کوفته ریزه اضافه کرد. این آش با نعناع داغ تزئین و میل میشود.
آش ماستی
آش ماستی یکی از انواع غذاهای سنتی و محلی سبزواریها است. در پختن این نوع آش از سبزیجات معطر و مخصوص آش نظیر تره، نعناع و اسفناج استفاده میشود. همچنین رشته و ماست از مواد اصلی این آش است. این غذای خوشمزه با نعناداغ و گاهی اوقات با کمی فلفل قرمز تزئین و مصرف میشود.
آش ماش
آش ماش نوع دیگری از انواع آشهای ایرانی است. در طبخ این نوع آش از سبزیجات معطر و مخصوص آش نظیر: تره، جعفری، گشنیز، شوید و حبوبات نظیر برنج و ماش و پیاز و شلغم و روغن استفاده میشود و این آش با نعناداغ و پیازداغ تزئین و مصرف میشود.
آش میوه
آش میوه مطبوع ترین طعم را نسبت به انواع دیگر آشهای ایرانی دارد. در طبخ این نوع آش از سبزیجات معطر و مخصوص آش نظیر: تره، جعفری، گشنیز، نعناع، برگ چغندر و حبوبات نظیر گندم، برنج، لوبیاقرمز، نخود و پیاز و گوشت قرمز چرخ کرده و روغن و آلبالو، گوجه سبز و زردآلو استفاده میشود و این آش با پنج قاشق شکر مصرف میشود.
آش ترشک
آش ترشک مخصوص شهرستان اقلید است. گیاه ترشک که از گیاهان دارویی مفید است در بهار میروید. این گیاه در درمان فشار خون، چربی خون و صاف کردن خون نقش خوبی ایفا میکند. در گذشته مردم اقلید به مناسبت فرارسیدن بهار با این گیاه آش درست میکردند و زنده شدن طبیعت را جشن میگرفتند. در طبخ این آش از برنج، پیاز، فلفل، لپه، و گیاه ترشک استفاده میشود.
keywords : آمار,علم آمار,احتمالات,اندازه گیری,رایانه,متغیر